شعر فاضل نظری

ساخت وبلاگ

دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت
آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت

خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتی‌ام را شب طوفانی گرداب گرفت

در قنوتم ز خدا «عقل» طلب می‌کردم
«عشق» اما خبر از گوشه محراب گرفت

نتوانست فراموش کند مستی را
هر که از دست تو یک قطره می‌ ناب گرفت

کی به انداختن سنگ پیاپی در آب
ماه را می‌شود از حافظه آب گرفت؟!

عشق خالص...
ما را در سایت عشق خالص دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zangebaran بازدید : 3 تاريخ : شنبه 1 ارديبهشت 1403 ساعت: 15:03